Janne Hyytiäinen

فیلم، داستان کشیشی را روایت می‌کند که با سقوط شهاب سنگ در شهرش، ایمانش به چالش کشیده می‌شود و با هرج و مرج و جنایت مواجه می‌شود.

در هلسینکی امروزی، دو روح تنها در جستجوی عشق، به طور اتفاقی در یک بار با یکدیگر آشنا می شوند. با این حال، مسیر خوشبختی آنها با موانعی روبرو است از شماره تلفن های گم شده گرفته تا آدرس های اشتباه، اعتیاد به الکل و یک سگ ولگرد جذاب...

یک رستوران‌دار که قبلاً فروشنده بوده و با برنده شدن در بازی پوکر صاحب ثروت شده است با یک پناهنده سوری که بتازگی به فنلاند آمده، دوست می شود و به او پیشنهاد کار و سرپناه می دهد...

کارآگاه جرایم مواد مخدر اسکاری مورد حسادت همکارانش است. ارتباط او با دنیای اموات و مخبران بی رقیب است. چیزی که آنها نمی دانند این است که مادر فرزند او، کریستا، یک معتاد به مواد مخدر است که در آن دنیا زندگی می کند. و اکنون او به زندگی او بازگشته است، زندگی خانگی او را از یک سو متزلزل می کند، و ارتباطات جدیدی را برای سرکوب افزایش واردات دارو ارائه می دهد. اگر فقط او شرکت کند

در تابستان 1944، نیروهای فنلاندی در برابر ارتش سرخ شوروی مهاجم ایستادند تا از کشور خود دفاع کنند...

در هلسینکی، یک نگهبان شب تنها درگیر یک سری ماجراهای عجیب و غریب با یک زن فریبنده و یک تاجر فاسد می شود...

مردي با قطار وارد هلسينکي مي شود. اراذل و اوباش در آن جا به شدت کتکش مي زنند و هر چه دارد مي دزدند. او را به بيمارستان مي برند و در آن جا او را مرده اعلام مي کنند. کمي بعد مرد به خود مي آيد و به راه مي افتد، اما تمامي خاطرات گذشته از ذهن او پاک شده اند ...

یک کارآگاه فنلاندی سرگرم حل معمای جنایات نفرت‌انگیز است و همزمان با مسائل و مشکلات خانوادگی هم دست به گریبان.