Justin Doran

یک دزد میلیون‌ها پول نقد از مخفیگاه قاچاقچی مواد مخدر "تِمپل"می دزدد، دزد ، یک نفر را در ماشین فرار خود پیدا می‌کند: همسر باردار تمپل، میا. تمپل که از پس گرفتن پول نقد و پسر متولد نشده‌اش ناامید شده است، یک جوخه از مردان ضارب و شکارچیان جایزه بگیر می‌فرستد تا میا و دزد را بیاورند...

سرباز "آلیسا" سربازان خود را وارد قلعه "کیسی" می کند تا آشیانه را تحت کنترل گرفته و بازماندگان احتمالی را نجات دهند.تیم آلفا بدون مقاومت زیادی از طرف حشرات فرود می آیند و با سربازان باقیمانده برخورد می کنند و...

یک داستان از دوره داستانهای عشق جوانی و آهنگ مبهم است…

‌ ‍ ‎

درریک، پسری سفیدپوست که توسط خانواده‌ای سیاه‌پوست به فرزندی پذیرفته شده، با تصور سیاه‌پوست بودن بزرگ می‌شود. مادرش او را در حال رابطه‌ی عاشقانه با زنی می‌بیند و با اخطار نهایی از خانه بیرونش می‌کند.

در جنگ جهانی دوم خانواده ی سِیتا و خواهر سه سالهاش ستسوکو در کوبه ساکن هستند. پدر افسر نیروی دریایی است و مادر ناراحتی قلبی دارد. در یکی از بمبارانها، مادر پیش از بچه ها به پناهگاه می رسد و طی بمباران پناهگاه، بشدت میسوزد و می میرد. حالا، نگهداری ستسوکو به عهده ی سیتا است. آنها نزد یکی از اقوام دور خود میروند، ولی زن خانه ، پس از مدتی با سنگدلی با آنها رفتار میکند و دو بچه تصمیم میگیرند…

پس از غرق شدن یک کشتی، شخصی میلیاردر بنام "الیور کویین" مفقود می‌شود و به مدت پنج سال همه فکر میکردند که او مرده است، اما 5 سال بعد در یک جزیره‌ی دور افتاده او را پیدا می کنند. او به شهر خودش یعنی "استارلینگ سیتی" نزد مادر و خواهر و بهترین دوستش برمیگردد، که بلافاصله آن‌ها متوجه تغییر رفتار "اُلیور" می‌شوند. "اُلیور" با شخصیت جدیدی که پیدا کرده قصد دارد با تمام بدی ها و خلاف ها درون شهرش مبارزه کند ولی در عین حال شخصیت قدیم خودش رو هم حفظ کند...