یک گروه از نوجوانان معروف به "باشگاه بازندگان " به مبارزه با موجودی فناناپذیر و تغییر شکل دهنده که مسئول ناپدید شدن دهها تن از کودکان شهر است می روند که این خود منجر میشود آنها ذات درونی خود را آشکار کنند.
«لارس» جوانی دست و پا چلفتی، مومن و به شدت خجالتی است که در شهر کوچکی زندگی می کند. او سرانجام موفق می شود دختر رویاهایش را به خانه*ای که در آن به همراه برادر و زن برادرش زندگی می کند، بیاورد. تنها مشکل اینجاست که این دختر واقعی نیست، بلکه عروسک پلاستیکی است که لارس آن را از روی اینترنت خریداری کرده است…
نویسنده مشهور "اف اسکات فیتزجرالد" آخرین ماه های زندگی خود را با منشی جوان، معتمد و تحت الحمایه خود می گذراند. کسی که بعداً خاطراتی از دوران مشترک خود با او کتابی را به رشته تحریر دراورد...
"رز" دختری ساکت است که در یک مزون لباس کار می کند و در آرزوی این است که یک روز خودش یک طراح بشود. اما بر اثر یک تصادف رانندگی، صورت وی آسیب می بیند. او تحت آزمایش تجربی سلول های بنیادی قرار می گیرد و از همیشه قوی تر و زیباتر می شود، اما این آزمایشات برای او عوارضی دارد ...
27 سال پس از اتفاقات قسمت اول، اعضای باشگاه بازندگان بزگ شده و از هم دور شده اند تا اینکه یک تماس تلفنی پریشان کننده و مخرب باعث می شود که آنها دوباره دور هم جمع شوند...
سریال درباره ی دختری جوان به نام ماری استوارت (Mary Stuart) ملکه اسکاتلند هست. ماری نوجوان یک ملکه خودکام ، زیبا و احساسی است که تازه به قدرت رسیده. او همراه با ۳ دوست صمیمی خودش به فرانسه فرستاده میشه و برای تضمین اتحاد استراتژیک اسکاتلند ، با فرانسیس پسر جذاب پادشاه فرانسه نامزد میکنه ولی این پایان بازی نیست و داستان به سیاست و دین و برنامه هایی که به احساس و قلب ربطی نداره کشیده میشه...