Rie Nakagawa

در خط زمانی متفاوتی ژاپن پس از جنگ به مناطق جداگانه تقسیم شده است. در یکی از این مناطق به نام "هوکیادو" برج بلندی ساخته شده است که حتی از توکیو نیز قابل رویت است. در تابستان سال 1996 سه دانش آموز به هم قول می دهند به وسیله هواپیمای دست ساز خود از مرز بگذرند و راز برج را فاش کنند...

ساچیکو پس از ارتکاب جرم، توسط زوجی مورد حمایت قرار می‌گیرد اما با تهدید آنها برای تحویل به پلیس مواجه میشود و مجبور به اطاعت از آنها میشود.

کاتسو، جوانی که برای فرار از دست یاکوزا مجبور به ترک خانه و کاشانه شده بود، به زادگاهش بازگشت و با صاحب سینما رابطه عاشقانه‌ای را آغاز کرد.

تانه، یک کارمند زن در یک شرکت تولید لاستیک در گوشه‌ای از یک منطقه صنعتی رو به خلیج توکیو، زنی عجیب و غریب است که در طبقه دوم انبار شرکت زندگی می‌کند.

ناگیسا که دانش آموز سال اول دبیرستان است بعد از این که پدر و مادرش به خارج از کشور منتقل شدند به مدرسه آستریا فرستاده می شود . خوابگاه دختران را از سه مدرسه مختلف تشکیل داده است . مدرسه spica ، مدرسه lerim girl و مدرسه miatri girls . در آنجا او نماینده این سه مدرسه را می بیند hanazano shizuma نام دارد و همچنین به نام etoile شناخته می شود و تمام دانش آموزان هر سه مدرسه به او عشق می ورزند hanazano از aoi خوشش آمده است.