دو دوست که از دبیرستان اخراج شده اند،به عنوان یک بوکسور و یک تبهکار خرده پا به موفقیت دست پیدا می کند.اما تصمیمات آنها در زندگی راهی برای ایجاد مشکل پیدا می کند و...
تورا سان به خانه خانواده اش برمی گردد و می فهمد که برادر شوهرش نمی تواند به مسابقه ورزشی میتسوئو (برادرزاده تورا سان) برود. تورا سان داوطلب می شود تا جای او را بگیرد، اما با رئیس برادر شوهرش درگیر می شود و به جاده باز می گردد. او با زن جوانی در نیگاتا آشنا میشود که بیخبر از او، خواننده محبوب انکا است...
یک پسر بازیگوش و خودخواه از زنان ثروتمند برای پرداخت بدهی های خود استفاده میکند. طلاق دادن از همسرش و ازدواج با زنی که دوستش دارد، او را به یک حالت نابودی و تباهی می کشاند...
اولین فیلم بلند یاناگیماچی درباره مرد جوانی است که نقشه محلهای را میسازد که در آن روزنامهها را تحویل میدهد. او یک پرونده در مورد هر خانواده نگه می دارد، عادات آنها را ثبت می کند و میزان نفرت او از آنها را رتبه بندی می کند...
سگ شکاری گورو از هوکایدو تا توکیو سفری طولانی و طاقت فرسا را برای رسیدن به خانه آغاز می کند. ارباب گورو پرونده قاچاق اسلحه و فسادهای دست اندرکاران را در دست داشت...
جوزو، کارگردانی خودشیفته، به دلیل توقعات بیش از حد میکو، بازیگر نقش اول فیلمش، برای فیلمبرداری صحنههای عاشقانه، بارها مجبور به توقف تولید فیلم جدیدش میشود. او به دنبال جایگزینی میگردد و به ایکویو، بازیگر گمنامی که در یک نقش خاص و بدون نیاز به صحنههای حساس بازی میکند، پیشنهاد بازیگری میدهد. همه چیز تا زمانی که نائومی وارد ماجرا میشود، به خوبی پیش میرود.
یوکیه، کوئیچی و آکیرا سه آدم ولگرد هستند که به دنبال جایی برای ماندن میگردند. کمی بعد از مستقر شدن، این هیپیها وارد یک سبک زندگی اشتراکی میشوند. آنها با هم غذا میخورند...
داستان از جایی آغاز میشود که کیوشی، پسر جوانی، در یک صبح تابستانی با دوچرخهاش در ساحل در حال مسابقه است. در همین حین با دختری به نام سانه آشنا میشود. اما این آشنایی به زودی رنگ دیگری به خود میگیرد؛ چرا که خواهر سانه با طرح اتهامی دروغین...
فیلم بر روی سه کاراکتر متمرکز است ، "سواشان" یک فراری با تغییر قیافه ، "نوئاجیرو" یک لاتِ بی دست و پا که آرزوی بازیگر شدن در سر دارد و "اوشیماتسو" که به تازگی خانواده خود را ترک کرده است...
فیلم Dororo محصول سال ۲۰۰۷ است که در سال ۳۰۴۸ پادشاه کاگمیتسو دایگو که مجروح شده است برای فرمانروایی بر تمام دنیا با ۴۸ شیطانی که در معبد زندانی هستند معامله ای می کند.شیاطین در ازای اینکار از او ۴۸ قسمت از بدن فرزندش که هنوز به دنیا نیامده است را درخواست می کنند.وقتی بچه به دنیا می آید مادرش او را در سبدی می گذارد و به رودخانه می سپارد…
یک کارآگاه پلیس که م.ت.ج.ا.وزی را دستگیر کرده است، با کشف این حقیقت که مجرم اهل همان روستای پدری اوست، از تاریخ سیاه و پر از خشونت آن روستا پرده برمیدارد.