زنی مرموز با مردی که دخترش کشته شده و اکنون به دنبال انتقام است، همکاری میکند. آنها با هم اعضای یک سازمان را میربایند و شکنجه میدهند تا بفهمند واقعاً چه اتفاقی افتاده است.
کِی اوسانای به همراه همسرش کوزوئه و دخترش روری زندگی آرام و خوشبختی را تجربه میکنند، اما همسر و دخترش در یک تصادف جان خود را از دست میدهند. زندگی کِی ناگهان تغییر میکند. یک روز، مردی به نام آکیهیکو میسومی سراغ کِی می آید و به او میگوید که در روزی که کوزوه و روری درگذشتند، روری که برای کِی کاملاً غریبه بود، قصد دیدن او را داشته است. آکیهیکو درباره یک زن به نام روری ماساکی به او توضیح میدهد...
واتانوکی توانایی خاصی در دیدن یاکاشی دارد. یک روز، او توسط یک پروانه به یک فروشگاه مرموز هدایت می شود. در آنجا با صاحب فروشگاه یوکو آشنا می شود. به او می گوید که آرزوی ارزشمندترین چیزش را به او خواهد داد...
هیجیکاتا توشیزو رویای خود را برای سامورایی شدن برآورده کرد. او به عنوان معاون فرمانده شینسنگومی، برای حفظ امنیت در کیوتو تلاش می کند. با این حال، سرانجام ژاپن وارد یک جنگ داخلی شد...
داستان درباره یک نوجوان بازیگوش است که در زمان سفر می کند و به گذشته یعنی قرن شانزدهم می رود او در آن جا با یک شخصیت تاریخی به نام اودا نوبوناگا که ماموریت دارد صلح را به ژاپن بیاورد، دیدار می کند با توجه به این که اودا بزودی می میرد این نوجوان تصمیم می گیرد با او مشورت کند ...
"میوکی گوتو"، در نقش "اویوا"، در نمایشی جدید بازی می کند. او تلاش می کند تا معشوقه خود "کوسوکه" را وارد بازیگران نمایش کند. بازیگران نمایش بین واقعیت و نمایش گرفتار می شوند و...
کیمیهیکو اونیزوکا یک مزدبگیر شیفته مایکو (گیشا شاگرد) است و بزرگترین هدفش در زندگی این است که با یکی از آنها یک بازی مهمانی به نام "یاکیوکن" انجام دهد...
"کن" در مراسم عروسی اش حضور نمی یابد. همسر دل شکسته اش از لاس وگاس به هنگ کنگ می آید تا از آخرین نفری که "کن" را دیده جویای او شود. سپس به توکیو می رود تا دوست پسر تاجرش را ببیند، اما متوجه می شود که افراد زیادی به دنبال "کن" می باشند و...
فیلم Dororo محصول سال ۲۰۰۷ است که در سال ۳۰۴۸ پادشاه کاگمیتسو دایگو که مجروح شده است برای فرمانروایی بر تمام دنیا با ۴۸ شیطانی که در معبد زندانی هستند معامله ای می کند.شیاطین در ازای اینکار از او ۴۸ قسمت از بدن فرزندش که هنوز به دنیا نیامده است را درخواست می کنند.وقتی بچه به دنیا می آید مادرش او را در سبدی می گذارد و به رودخانه می سپارد…
یک دانشجوی رشته روانشناسی با یک نوازنده ویولن که خشمگین است، در محوطه دانشگاه برخورد می کند. در حینی که آنها با استفاده از زبان اشاره با یکدیگر صحبت می کنند، این رابطه تازه به آنها کمک می کند تا با ترس های خود مواجه شوند.