کاتو، تهیهکنندهای با تجربه کم در تلویزیون، همسرش ماساکو و پسر کوچکی به نام تارو را دارد. او دوستی قدیمی از دوران دانشگاه به نام یامازاکی نیز دارد. یامازاکی، ترانهسرای زنبازی است که با ریکو، دختری که با خواهر کوچکتر بازیگرش زندگی میکند، رابطه دارد. اما در عین حال، رابطه پنهانیای نیز با ماساکو آغاز میکند.
جنیفر یک دختر اروپایی است که کمی ژاپنی صحبت می کند. او به مراسم تشییع جنازه در معبدی در حومه ژاپن می رسد و در آنجا با پسری آشنا می شود. این پسر یک نوجوان بزهکار است و مجازات خود را در معبد انجام می دهد. جنیفر از این پسر ساکت خوشش می آید و می خواهد به او کمک کند تا بر بیگانگی از مردم غلبه کند...
قتل امیلی، دختری جوان، تمام ساکنان یک روستای کوچک در ژاپن را شوکه می کند. جسد او در کنار چهار همکلاسی اش که در حال بازی با آن ها بوده است، پیدا می شود. این پرونده ی قتل هیچگاه حل نمی شود.