Takumi Kitamura

پس از آنکه یک پارک تفریحی با موضوع احیای دایناسورهای منقرض‌شده در توکیو افتتاح شد، شیرو، سگ خانگی شینوسکه، با یک دایناسور کوچک مواجه می‌شود. این دو با یکدیگر دوست می‌شوند، ولی این دوستی احتمال دارد موجودیت پارک را به خطر اندازد.

کیوشی و میری، دو دانشجوی حقوق، با پخش شدن یک برگه تبلیغاتی مرموز که حاوی اتهاماتی علیه آن‌هاست، درگیر ماجرایی پیچیده می‌شوند. آن‌ها به همراه همکلاسی باهوششان، کاؤرو، تلاش می‌کنند تا حقیقت را کشف کنند اما با اتفاقات غیرمنتظره‌ای روبرو می‌شوند.

کاسومی از عشق و احساسات عاشقانه بی‌خبر است،توسط مادرش مجبور به ازدواج می‌شود. در این ازدواج اجباری، او با مردی آشنا می‌شود که تنها به دوستی علاقمند است.

دنباله ی مورد انتظار انیمه ی "توکیو ریونجرز" در دو بخش، قبل و بعد از فیلم، منتشر خواهد شد. در این قسمت نیز، هیناتا درست در مقابل چشمان تاکِمیچی توسط توکیو مانجی‌کایِ نظامی شده کشته می‌شود.

هفت نوجوان درمی یابند که آینه های اتاق خوابشان دروازه ای به دنیای دیگر است و به قلعه ای شگفت انگیز منتقل می شوند. در آنجا، دختری با ماسک گرگ آن ها را به بازی دعوت می کند.

تاکه میچی، مرد جوانی که در حال حاضر یک مرد شکست خورده است، پس از دیدن قتل دوست دخترش، هیناتو، توسط باند توکیو مانجیکای، تصمیم می گیرد که به گذشته برگردد و گذشته را تغییر دهد تا هیناتو را نجات دهد...

داستان از مرگ ناگهانی یک دوست مشترک آغاز می‌شود که باعث می‌شود چهار دوست قدیمی به گذشته و آینده خود فکر کنند. هرکدام از آن‌ها با چالش‌های خاص خود دست و پنجه نرم می‌کنند و تلاش می‌کنند معنای زندگی را پیدا کنند. در این میان، روابط بین آن‌ها پیچیده‌تر می‌شود و آینده نامعلومی پیش روی آن‌ها قرار دارد.

یاسو به عنوان یک یتیم بزرگ شد. او با زنی که دوستش داشت ازدواج کرد و صاحب یک پسر به نام آکیرا شدند . زندگی یاسو در آن زمان عالی به نظر می رسید، اما پس از مرگ همسرش در تصادف، زندگی او به کلی تغییر می کند. از آن زمان، یاسو، که هرگز عشق والدین را تجربه نکرد، مجبور می شود پسرش آکیرا را به تنهایی بزرگ کند...

یک مرد جوان عاشق زنی می شود که در یک مهمانی با او آشنا می شود، اما وقتی زن او را ترک می کند، باید با حقایق ناراحت کننده ای روبرو شود...

یک میانسال در زمان ، به سال های تحصیلیش سفر می کند و برای نجات عشق زندگی خود از عذاب آینده، باید رهبر یک باند مدرسه مخوف شود...

داستان سه بوکسور سگ ته نشین را روایت می کند که به کیسه های بوکس عادت می کنند. بوکسور حرفه ای سوئناگا آکیرا (موریاما میرای) از مسیر عظمت خارج شد اما همچنان تلاش می کند تا راه خود را به سمت قله طی کند. اومورا ریوتا (کیتامورا تاکومی) جوانی است که در پرورشگاه بزرگ شده است. میاگی شون (کاتسوجی ریو)، یک سلبریتی تلویزیونی با پدر و مادری مشهور، به عنوان بخشی از یک برنامه تلویزیونی از بوکس عکس می گیرد...

سوئناگا زندگی خود را در آستانه فروپاشی می بیند زیرا خشونت اطرافیانش را می کشد. با این حال، او یک حریف شایسته را در اومورا پیدا می کند، یک واندرکاند جدید که سعی دارد از گذشته خشونت آمیز خود فرار کند ...

روابط عاشقانه چهار بچه مدرسه ای: یک عاشق، یک عمل گرا، یک کودن و یک اغوا کننده ...

کیوزومی حمادا کلاس سوم دبیرستان است. او از احساس عدالت قوی برخوردار است. یک روز ، او هاری کوراموتو ، دانش آموز کلاس اول را حین آزار و اذیت می بیند و به او کمک می کند. از آن زمان ، کیوزومی حمادا سعی می کند هاری کوراموتو را از دست قلدرها نجات دهد. در حین انجام این کار ، آنها به هم نزدیک تر می شوند...

مردی با سفر در زمان از سال 2027 به گذشته و دوران مدرسه‌ی خود باز می‌گردد تا تصمیم اشتباهی که سال‌ها قبل گرفته است را تغییر دهد...

داستان درباره یک دانش آموز دبیرستانی هست که به طور اتفاقی دفتر خاطرات یکی از همکلاسی هایش به نام ساکورا را پیدا میکند و متوجه میشود که او از بیماری پانکراس رنج می برد و…

تایرا آشیهارا (یویا یاگیرا) و برادر کوچکترش شوتا (نیجرو موراکامی) در بندر کوچک “میتسوهاما” در بخش غربی ماتسویاما ،اِهیمه زندگی می کنند. تایرا همیشه در حال دعوا کردن است و تصمیم می گیرد به خارج از شهر برود تا …

کاتسو اکنون زنی پیر است که در سن هفتاد سه سالگی می باشد اما تاکنون اشتیاق شدیدش را به کنایه و ناراضی بودن از ...

یک فروشنده جدید به نام کسوک ، به طور اتفاقی با مائو ملاقات میکند ، دوستی از دوران مدرسه اش که اکنون بسیار جذاب شده است ...

یک باشگاه غواصی در خطر ورشکستگی است. برای نجات باشگاه غواصی، یک مربی زن از ایالات متحده برای مربیگری باشگاه برمی گردد و قول می دهد که غواصی از باشگاه، تیم المپیک ژاپن را تشکیل دهد...

یوسوکه اورامشی، نوجوانی شرور، با انجام یک عمل فداکارانه، جان خود را از دست می‌دهد. اما پس از آن، توسط ارواح به عنوان یک روح‌شناس انتخاب می‌شود تا پرونده‌های مربوط به یوکای‌های سرکش را بررسی کند. او باید از مردم در برابر خطرات ماوراءالطبیعه محافظت کند.

هاسومی کیوکو یک وکیل است که وقتی مادرش فوت کرد، کار خود را ترک کرد. شوهرش یک دادستان نخبه است که به عنوان رهبر یک اداره تحقیقات ویژه در دادسرای منطقه توکیو کار می کند. با این حال، وی به فساد متهم شده و دستگیر شد. زندگی کیوکو به عنوان یک "همسر خوب" شروع به تغییر می کند. برای محافظت از فرزندانش، تصمیم می گیرد دوباره به عنوان یک وکیل کار کند. او به طور موقت در یک دفتر حقوقی استخدام شده است و برای اولین بار در طی 16 سال به عنوان وکیل کار می کند.