ماجرای یک قاتل بیرحم که پس از اینکه به سختی از یک سوءقصد مرگبار جان سالم به در میبرد، به دار و دستهاش خیانت میکند تا بخشش پیدا کند، اما در نهایت خودش تبدیل به یک هدف میشود.
قرن بيست و يکم. جامعه آرام است و اهالي «سال آنجلس» از خشونت مي پرهيزند. تا اين که جنايتکاري به نام «سايمن فليکس» (اسنايپس) پس از اين که سي و پنج سال را به حالت انجماد گذرانده، به قيد قول شرف آزاد مي شود. اما او بلافاصله شروع به قتل و جنايت مي کند و مقامات ناچار مي شوند دشمن قديمي «سايمن»، گروهبان پليس، «جان اسپارتن» (استالون) را نيز از حالت انجماد خارج کنند...
"ربکا" یک دختر روستایی، کالج خود را در لس آنجلس آغاز می کند. در کالج او با "کراول" دانشجویی تندخود و غیرقابل پیش بینی آشنا می شود. در تعطیلات او "کراول" را به خود به خانه می برد. پدر و مادر "ربکا" هیچگاه فردی را شبیه به او ندیده اند و هنگامی که از نامزدی آنها مطلع می شوند به شدت شوکه می شوند...
داستان سریال در مورد جوانی بنوام آنگوس مکگایور است که یک سازمان مخفی و زیرزمینی را تاسیس می کند که در آن با بهره بردن از استعداد خود در راه های غیرمتعارف مشکلات را حل کرده و از وقوع فاجعه های زیانبار جلوگیری میکند...
داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده.فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده.اون یک گروه 4 نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن.در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه...