این فیلم، روایتی واقعی از یک دوستی فریبخورده است که به تراژدی قتل ختم میشود. داستان زندگی هیدی و ماگن، دو دوست صمیمی که پایان غمانگیزی برایشان رقم خورد.
جین پس از جدایی از نامزد و از دست دادن شغلش، با دلخوری راهی شهر کوچک زادگاه خود میشود. در طول مسیر، برای یاری رساندن به غریبهای توقف میکند و این غریبه راه و رسم دوباره عاشق شدن را به او میآموزد.
یک هنرمند جوان و باذوق که در نانوایی شهر کوچک خود کار میکند، به مدیرعامل جدید و شهری این نانوایی ثابت میکند که موفقیت این کسبوکار به لطف انسانهاست، نه ماشینها...
"لوک" مردی که دچار اوتیسم است به همراه پدر بزرگ و مادربزرگش زندگی می کند.او وارد دنیایی می شود که هیچکس از او توقعی ندارد اما او می خواهد برای خود شغل و عشقی واقعی بدست بیاورد...
مرکزیت سریال بر روی دختر جوانی به نام کریستین بنا شده است. کریستین دانشجوی سال دوم وکالت، به عنوان کارآموز در یک شرکت معتبر مشغول به کار است. کریستن تمام تلاش و تمرکزش را بکار گرفته تا بتواند لیاقت و شایستگی خود را اثبات کند تا به جایگاهی قابل قبول در شرکت دست یابد، اما