Don McBrearty

چلسی جونز، مربی رقص، برای کشف ریشه‌های خانوادگی خود به کشور اروپایی هاونشیر سفر می‌کند. این سفر در تعطیلات کریسمس اتفاق می‌افتد.

شاهزاده‌ای در شب کریسمس، دلباخته خدمتکاری می‌شود که به دلیل اشتباهی ساده، او را با یک زن ثروتمند اشتباه گرفته است.

میا میجر در انتظار پیروزی مادربزرگش در مسابقه پخت شیرینی است، اما با بازگشت دوست پسر سابقش و مشکلاتی که برای آسیاب خانوادگی ایجاد می‌شود، برنامه‌هایش بر هم می‌ریزد.

لیام آتش نشان و امی معلم لحاف دوزی با هم همکاری می کنند تا برای عروسی خواهر لیام یک لحاف کریسمس درست کنند...

یک وکیل دارایی در طول تعطیلات در حالی که تلاش می‌کند تا بسته شدن رستوران اتومبیل رو محلی شهرش را نجات دهد، عاشقانه‌ای پیدا می‌کند...

یک منتقد غذا که هنگام بازدید تصادفی از کارخانه که در گذشته تحت مالکیت و اداره پدر مجرد مایکل بود، به سرش ضربه می زند و حافظه اش را از دست می دهد...

از طریق یک سری از حوادث ناگوار، پرنسس آملیا در شهر کوچک تاکر، مین سرگردان می شود. در ادامه او سعی دارد که...

مدیر بازاریابی لورن باید یاد بگیرد که با کمک چهار دوست سابق که قبل از کریسمس به ملاقات او می روند، قلب خود را باز کند...

جرقه ای بین یک شرکت کننده در یک برنامه آشپزی تلویزیونی و بنیانگذار یک زنجیره فست فود شکل می گیرد ...

ربکا و کریس برای برنامه‌ریزی جشن کریسمس شرکت، مجبور به همکاری با یکدیگر می‌شوند. آیا این همکاری منجر به علاقه‌مندی آن‌ها به یکدیگر می‌شود؟

دارسی یک زن کارآفرین موفق است که همیشه کار خود را بر زندگی شخصی خود مقدم داشته است. او هرگز وقت یا انرژی کافی برای تمرکز بر پیدا کردن عشق نداشته است و در نتیجه، هرگز در یک رابطه جدی نبوده است. با این حال، زمانی که مادرش از او می‌خواهد برای کمک به برنامه‌ریزی یک رویداد خیریه به خانه برگردد، زندگی دارسی مسیر غیرمنتظره‌ای را طی می‌کند...

با نزدیک شدن به کریسمس، یک توسعه‌دهنده اپلیکیشن شیکاگو با تمرکز بر شغل به شهر کوچک خود بازمی‌گردد تا معنای کریسمس را دوباره کشف کند. در آنجا او با عموی خود و بهترین دوست دوران کودکی خود که شروع به دوست داشتن او می کند، دوباره متحد می شود.

یک هنرمند جوان و باذوق که در نانوایی شهر کوچک خود کار می‌کند، به مدیرعامل جدید و شهری این نانوایی ثابت می‌کند که موفقیت این کسب‌وکار به لطف انسان‌هاست، نه ماشین‌ها...

ماری، پس از یک جدایی عاطفی، روحیه کریسمس خود را از دست می دهد. اما با کمک مادرش و آشنایی با نیت، دوباره روحیه کریسمس خود را باز می یابد...

داستان این فیلم در روز ولنتاین است که دو عاشق....

دو زن به ایرلند سفر می کنند. یکی از آنها ، خواستگار قدیمیش که اکنون یک کنت است دیدن می کند و دیگری سعی می کند ناشر رمان خود را پیدا کند....

داستان فردی به نام "ایوان" که دارای گذشته ای سخت بوده و بی خانمان باشد و دو حیوان خانگی اش تنها دوستان او باشند...

یک دختر جوان و پدرش به خانه ای قدیمی نقل مکان می کنند که با حضور یک ساکن سابق مرده و گربه محبوبش تسخیر شده است...

ین فیلم داستان دو تن از ساکنان اسکاندیدو کالیفرنیا به نام شریل و استفان کرو را روایت می کند. یک روز آن ها متوجه می شوند که دختر دوازده ساله شان، استفانی کرو، در تخت خوابش چاقو خورده و به قتل رسیده است. این اتفاق زندگی آن ها را به طور کلی تغییر می دهد. پلیس برای اجرای رویه ی استاندارد، تک تک اعضای خانواده را به صورت جداگانه بازجویی می کند. دو فرزند دیگر شریل و استفان تا زمان رفع اتهام آن ها، تحت سرپرستی پلیس قرار می گیرند و...

هلن در یک پارتی با مردی آشنا میشود و حال سعی دارد با کمک دوستش او را پیدا کند .