«فردي هفلين» (استالون) کلانتر شهرکي در نيوجرزي است که بسياري از مأموران اداره ي پليس نيويورک هم ساکن آن جا هستند. «مو تيلدن» (دنيرو)، بازرس اداره ي پليس نيويورک، در تحقيقاتش درباره ي تعدادي پليس فاسد و کلاهبردار، به اين شهرک و کلانترش، «فردي هفلين» مي رسد. «هفلين» با «تيلدن» هم کاري مي کند و رفته رفته پي مي برد که برخي از قهرمانان زندگي اش چندان هم زندگي وارسته اي ندارند…
یک نوازنده پیانو بنام «ویلی کانوی» بعد از مدت ها به شهر کوچک خودش، نایتز ریج باز می گردد و دوباره دوستان قدیمی اش را که بعد از فارغ التحصیلی، برخلاف او شهرشان را ترک نکرده اند، می بیند و...
داستان دو افسر پلیس به نام های لیفرن و چی در جنوب غربی ناواهو دهه 1970 که وقتی به دنبال سرنخ هایی در یک پرونده قتل دوگانه می گردند، مجبور می شوند اعتقادات معنوی خود را به چالش بکشند.
زندگی هوی پی نیوتن را دنبال می کند. او به کوبا فرار کرد تا با کمک برت اشنایدر، تهیه کننده هالیوودی که در پشت ایزی رایدر، و همچنین چند تن از رادیکال های مشهور دیگر از پیگرد قتل خودداری کند.
سریال در مورد یک افسر پلیس است که در یک ماموریت زخمی میشود و به حالت اغما میرود و وقتی به هوش می آید متوجه میشود که آدم های اطرافش به موجوداتی وحشتناک تبدیل شده اند. او تصمیم میگرد رهبری گروهی از افراد سالم را برای نابودی آدم های غیر عادی تشکیل دهد و به دنبال خانواده اش بگردد و …
یک ژنرال چهار ستاره به نام «مارک آرو نیرد» با بازی «استیو کارل» که رؤیای مدیریت «نیروی هوایی» را در سر دارد، با برگزیده شدنش به عنوان رهبر ششمین شاخه از نیروهای مسلح ایالات متحده موسوم به «نیروی فضایی» غافلگیر میشود. مارک که مردی فداکار اما بدبین است، پس از آنکه از سوی کاخ سفید مأموریت پیدا میکند دوباره پای آمریکا را به ماه باز کند، به همراه خانوادهاش در منطقهی دورافتادهای در کلورادو ساکن میشود.
در سال 1989، ویروس ابولا در میمونی در آزمایشگاهی تحقیقاتی مشاهده میشود و هیچ درمانی نیز برای آن وجود ندارد. دانشمندان زندگی خود را برای جلوگیری از شیوع این بیماری که یکی از کشندهترین ویروسها است به خطر میاندازند...