فلیکس، یک متخصص ارشد امداد و نجات، در شهری بحرانی، افرادی را که خودکشی کردهاند از پلها پایین میآورد. پسرش که مخفیانه از عملیات نجات خطرناک فیلم میگیرد و آنها را به تلویزیون میفروشد، پدرش را مقصر از دست دادن مادرش میداند. در حالی که فلیکس سعی میکند دوباره با پسرش ارتباط برقرار کند و به هر قیمتی به مردم کمک کند، اتفاقات دراماتیکی رخ میدهد.
فیلم درباره یک روانپزشک است که از کابوس هایی وحشتناک از آثار هنری او را عذاب میدهند ، او تصمیم میگیرد با کمک از چهار نفر از بیمارانش که دزدان حرفه ای هستند این آثار هنری را بدزدند زیرا معتقد است با از بین بردن این آثار ، کابوس ها نیز ناپدید میشوند، او را بعنوان "جمع کننده" میشناسند.