داستان فیلم درباره زنی به نام هواجا است که در شهر بوسان زندگی میکند و پس از فوت همسرش، سه دخترش را بزرگ کرده است. بازگشت یکی از دختران به خانه و کشف یک نامه قدیمی، باعث میشود رازهای پنهان گذشته خانواده آشکار شود.
چیهو، متخصص موفق شیرینیجات که از زندگی یکنواخت خود خسته شده، به جای برادر بدهکارش به یک شرکت وام میرود و با ایلیونگ، کارمند بازاریابی پرشور آنجا آشنا میشود. این آشنایی تصادفاً منجر به صرف غذا با یکدیگر میشود.
رئیس اوه، رهبر یک باند جنایتکار، قصد دارد بزرگترین استراحتگاه را در گانگنونگ بسازد و کیم گیل سوک به عنوان زیرمجموعه وفادار او باشد. وقتی یک گانگستر جدید، لی مین سوک از همه ابزارهای فریبکارانه برای به دست آوردن آن استفاده میکند، اوضاع به خشونت میانجامد...
سئو جی هوان که زمانی محکوم بود، اکنون یک مدیر عامل موفق، هرچند بیش از حد محتاط است، که هنوز هیچ یک از لذت های لذت بخش تر زندگی را تجربه نکرده است: یعنی عاشق شدن. اما همه چیز زمانی تغییر می کند که سرنوشت، سازنده محتوای محبوب کودکان، Go Eun-ha را وارد زندگی او می کند. این جفت بعید به طور غیرمنتظره ای عشق پیدا می کنند، اما طرفدار دیرینه یون ها، دادستان جانگ هیون وو، حاضر نیست او را بدون دعوا رها کند.
“ازدواج، نه قرار” یک سریال کمدی عاشقانه کره ای است که در سال 2014 پخش شد. داستان این سریال درباره یک جراح پلاستیک است که می خواهد مجرد بماند و یک فروشنده که می خواهد ازدواج کند. جی-ته، جراح پلاستیک، به منظور دور کردن والدینش از پشت سرش در مورد تاریخ های نابینا و افق های ازدواج، عمداً جانگ-می را به خانه می آورد تا با والدینش ملاقات کند و به عنوان دوست دخترش جلوه کند. او مطمئن است که والدینش هرگز او را تأیید نخواهند کرد.
هان جونگ هیون (Ji Jin Hee) زمانی که مشغول تحصیل در دانشکده پلیس بوده به عنوان مامور NIS (سرویس اطلاعات ملی) انتخاب می شود. او سپس با هویت مخفی روی یک پرونده فوق محرمانه کار و با چوی یون سو (Kim Hyun Joo) دیدار میکند و سپس با نام مستعار خود عاشق چوی یون سو شده و با هم ازدواج می کنند و …
این سریال در مورد یک زن، هان سونگ جو (Uee) در سی سالگی است که نسبت به عشق دید سردی دارد و تنها به این دلیل می خواهد ازدواج کند که موقعیت اجتماعی بالاتری را به دست آورد…
جونگ ست بیول دختری است با مهارت های شگفت انگیز در مبارزه که عاشق دوستان و خانواده خود است. چوی ده هیون صاحب مهربان و خوش قلب یک فروشگاه محلی است که تمام توجهات ست بیول را به خود جلب کرده است. سه سال پیش آنها با هم ملاقات کوتاهی داشته اند. از همان زمان به بعد این فرد برای ست بیول تبدیل به شخصی فراموش نشدنی میشود. تا اینکه ست بیول تصمیم میگیرد در فروشگاه چوی ده هیون مشغول به کار شود و …
را ئیون هو دانش اموزش خوش مشرب ئی هست که مقام خودشرو به عنوان رتبه ششم از بین ۲۸۰ دانش آموزش در دبرستان خودش نگه داشته.اون استعداد در زمینه طراحی وب و آرزوی پیداکردن دوست پسر توی دانشگاه رو داره.درحالی که برای پیداکردن الهام برای کمیک(داستان) بود، به نحوی در زمان اشتباه در مکانی اشتباه گرفتار میشه و به عنوان دانش اموز جنجالی شناخته میشه. این تنها شروع مشکلات را یئون هو ئه.