دکتر ریچارد استرجس تیمی از پزشکان دلسوز را در بیمارستان کهنه سربازان رهبری می کند. همراه با دکتر. مورگان، هندلمن و ون دورن، او برای ارائه مراقبت های کافی به کهنه سربازان نیازمند در مواجهه با کاهش بودجه و فساد مبارزه می کند...
بتی و جیک، با وجود تفاوتهای زیادی که با هم دارند، قرار است ازدواج کنند. آنها میخواهند عروسی کوچکی داشته باشند، اما پدرانشان میخواهند برایشان عروسی بزرگی برگزار کنند....
«لورتا کاستوريني» (شر)، بيوه اي سي و هشت ساله است که با خانواده ي ايتاليايي- امريکايي خود در بروکلين زندگي مي کند. او با «جاني کامارري» (آيلو) نامزد کرده و در حين تدارک مقدمات ازدواج، خبر مي رسد که مادر «جاني» در سيسيل در بستر مرگ است و او به آن جا مي رود. «جاني» برادر کوچک تري به نام «راني» (کيج) دارد که از پنج سال پيش با او صحبت نکرده است و «لورتا» سعي مي کند آن دو را آشتي دهد...
"هری ولنتینی" و "مو دیکشتاین" ماموران گروه مافیای "کستلو" هستند.آنها برای شرط بندی بر روی یک اسب مسابقه فرستاده می شوند اما بر روی اسب اشتباهی شرط بسته و 25 هزار دلار بدهکار می شوند...
بوستن. دوستي قديمي به نام «ميکي ماريسي» (واردن) به وکيل دعاوي، «فرانک گالوين» (نيومن) که در کارش نزول بسيار داشته، پيشنهاد پذيرفتن يک پرونده ي تخلف پزشکي را مي دهد و او سخت درگير اين پرونده مي شود...
«توني» (تراولتا)، جوان نوزده ساله اي است که در منطقه ي ايتاليايي - امريکايي نشين محله ي بروکلين زندگي مي کند و شبنه شب ها را با دار و دسته اش درديسکوي «اوديسه ي 2001» مي گذراند و در آن جا به «سلطان» معروف است...