کرگ، پدری که در حومه شهر زندگی میکند، به شدت شیفته همسایه جدید و بسیار کاریزماتیکش میشود. کوششهای او برای یافتن یک دوست مرد در این سن و سال، به گونهای پیش میرود که خطر نابودی زندگی هر دویشان را در پی دارد.
هنگامی که جیسون هوچبرگِ بیستوچهار ساله برای گذراندنِ آخرِ هفتهی مشاوران به اردوگاهِ محبوبش، پینوِی، میآید، مهمترین دغدغهاش احساسِ ناهمگونی با همکارانِ نوجوانش است. او بیخبر از آن است که یک قاتلِ نقابدار، جان و کتی، صاحبانِ اردوگاه را به قتل رسانده و اکنون در تدارکِ حملهای دیگر است.
زیگی، دانشجوی دبیرستانی، ترانههای محلی را برای کانون هوادارن ستودنی برگزار میکند. این کار او شبیه کاری است که مادرش با ساختن پناهگایی برای قربانیان تجاوز خانگی انجام میدهد...
داستان در مورد نقل مکان خانواده ای به یک مکان جدید است که در آنجا با ارواحی روبه رو می شوند که با پدربزرگشان ذر ارتباط است و از اینجاست که این خانواده چیزهای زیادی در مورد خود خواهند دانست و…
داستان سریال درباره یک دزد حرفه ای می باشد که از زندان آزاد می شود و توسط گروهی خلافکار مجبور به انجام عملی می شود که به خاطر آن به زندان افتاده بود و…