یک مرد درگیر تمام کردن اقتباس انیمیشنی خود از رمان ناباکوف است، همزمان سمینار تحصیلات تکمیلی درباره گتسبی بزرگ را تدریس میکند، و فقط شش ماه دیگر زنده است.
به دلیل یک اشتباه ژنتیکی درگیر در تحقیقات سلولهای بنیادی، شرکت تازه تأسیس Infinity Baby قادر است خدماتی برای والدین آیندهنگر که هرگز نمیخواهند از حباب کودک بیرون بیایند - نوزادانی که پیر نمیشوند - ارائه دهد.
پس از اینکه "لَری" از آخرین کارش هم اخراج می شود، به مراه سگ وفادارش تمام تلاشش را می کند تا بالاخره یک کار مناسب پیدا کند و همچنین به یک هدف در زندگیش برسد ...
“هنری” و پسر فی یعنی “ند” تصمیم میگیرند تا پدرش را پیدا کرده و بکشند، زیرا زندگی مادرش را بر باده داده است. اما اهدافش توسط سوزان، یک زن مزاحم بر باد می رود و …
دو دوست هم اتاقی به نام های اولیویا و نیکول که به هم وابسته اند در دانشگاه وضعیت خوبی ندارند و نزدیک است اخراج شوند. آن ها به لس آنجلس نزد عمه ثروتمند اولیویا می روند. اما عمه اولیویا هر طور شده می خواهد دوستی آن ها را خراب کند و …
"جی آر" با استاد خود به هم زده است.او از برادر عصبی خود درخواست می کند تا با او به سفری برود تا بتواند تعلقات خود را کنار بگذارد.آنها به یکدیگر و تقریبا با هر کسی که برخورد می کنند درگیر می شوند تا جائی که به نقطه ای می رسند که جز یکدیگر همه آنها را طرد می کنند و...