پس از کشف یک مجله ناشناس، آوریل تلاش خود را برای بازگرداندن کتاب آغاز می کند - در حالی که در تمام این مدت فانتزی می سازد که ممکن است روابط واقعی زندگی او را به خطر بیندازد.
یک پدر و همچنین شوهـری میان سال که در شرایطی بحرانی به سر می برد، در روز تولد ۴۰ سالگی اش تصمیم میگیرد که مثل قدیم موسیقی راک اجرا کند. او در هتلی به نام Drake پس از سال ها با دوست دخـتـر قبلی خود و همچنین اعضای گروه موسیقی اش دیدار می کند و قصد دارد به روی صحـنه برود …
دیوید که پدرش مرد ثروتمندی ست با دختری به نام کیتی آشنا می شود و به رغم مخالفت پدر که اعتقاد دارد، کیتی از جنس آنها نیست، با او ازدواج می کند. زندگی خوب و خوش پیش می رود تا اینکه کم کم دیوید رفتارهای غیرعادی ای از خودش بروز می دهد …
زوجی باردار از نیویورک به یک عمارت نقل مکان میکنند. پس از مدتی، مادر تازهزا که سزارین کرده و دچار اضطراب است، با رویدادهای مرموز و غیرقابل توضیحی مواجه میشود.
زمانی که گراهام مارشال (مایکل کین)، مدیر تبلیغاتی با تجربه، ترفیع شغلی به مردی جوانتر را از دست میدهد، وضعیت ناخواسته او را به تصادف در مترو سوق میدهد که در آن یک مرد بیخانمان کشته میشود. مارشال با کشف این که هیچ عواقبی برای این حادثه وجود ندارد، شروع به توطئه می کند...
«والتر فیلدینگ» و همسرش به دنبال یک خانه ی جدید هستند، اما توانایی مالی بالایی ندارند. طولی نمی کشد که آن ها با یک پیرمرد آشنا می شوند که یک خانه ی بزرگ کاخ مانند را با قیمتی ارزان به آن ها می فروشد. اما بعد از نقل مکان به خانه جدیدشان، این کاخ فرو می ریزد. با این حال آن ها نا امید نشده و تصمیم می گیرند دوباره آن را بسازند...