لیا که عاشق جشن کریسمس است، همیشه از دور به این جشن نگاه میکرده، چون خودش یهودی است. با اینکه خانوادهاش هانوکا را جشن میگیرند، لیا همیشه آرزو داشته یک کریسمس سنتی را تجربه کند. حالا که گرهام، دوست پسرش، دعوتش کرده تا تعطیلات را با خانوادهاش در کانکتیکت بگذراند، خیلی ذوقزده است. لیا که مشتاق است آن کریسمس رویایی که همیشه تصورش را میکرده، تجربه کند...
وقتی جسد یکی از دانشجویان کلاس ادبیات جنایی آرورا در بیرون رستورانی که او در آنجا کار میکند پیدا میشود، آرورا تصمیم میگیرد خودش به دنبال مجرم واقعی بگردد.
غیبت نامزد سالی در مراسم عروسی، دوست صمیمی او اورورا را به دنبال کمک آرتور میکشاند. کشف جسد مردی در نزدیکی محل برگزاری مراسم، نامزد سالی را به مظنون اصلی قتل تبدیل میکند.
اما دو کریسمس متفاوت را تجربه میکند: یکی جایی که در شهر میماند و با یک عشق جدید جشن میگیرد و دیگری جایی که به خانه نزد خانوادهاش و مردی به نام "درو" برمیگردد. او سرانجام کشف خواهد کرد که چه چیزی او را در زندگی و عشق واقعاً خوشحال می کند....
پایپر برای شروعی تازه به نیویورک نقل مکان می کند، در آنجا با آستین یک نویسنده آشنا می شود. جادوی فصل پاییز آنها را به هم نزدیک می کند. آنها در یک پروژه کتاب کودکان با هم همکاری می کنند که ...
داستان سریال درباره یک اسکیت باز نمایشی است که پس از یک سقوط که تقریباً می توانست موجب پایان دادن به حرفه شود، اما فرصتی برای ادامه دادن به حرفه خود پیدا می کندو ….