داستان پیرو لارگو وینچ را دنبال میکند که با ربوده شدن پسرش بسیار ناراحت شده است. او متوجه میشود اگر بتواند کسانی را که باعث ورشکستگیاش شدهاند پیدا کند، شاید بتواند پسرش را دوباره ببیند.
یک فعال محلی و یک شهردار جوان در مورد نحوه اداره حومه فقیرنشین خود اختلاف نظر دارند. فعال خواهان تغییرات اساسی و سریع است، در حالی که شهردار رویکردی تدریجی و محتاطانهتر را ترجیح میدهد.
هنگامی که فرانک والکن مرتکب اشتباهی بسیار بزرگ میشود، گروهی از خلافکاران حرفهای شاهدان پروندهی فرانک را به قتل میرسانند. در بین اجساد رئیس دادگستری وجود دارد که پروندهی این قاتلان را بررسی میکرد...
پلیسی برای پیوستن به تیپ ضد جرم مونتفرمیل به پاریس نقل مکان می کند. او از دنیایی زیرزمینی پرده برداری کرده که تنش های میان گروه های مختلف در آن ادامه ی داستان را رقم می زند.