کمرون، پسری درونگرا، بیحد شیفتهی دایان، همکلاسیاش است. اما ورود ویکتوریا، خونآشامِ همسایه، مسیر عشق او را منحرف میکند. کمرون ناگهان خود را در میان ماجرایی مرگبار مییابد...
آپریل پس از تصادف رانندگی که دوست پسرش به کما می رود ، دچار مشکلات روحی میشود. او با مرد جدیدی آشنا میشود که به او کمک میکند تا با این مشکلات کنار بیاید. اما آیا این مرد فقط برای کمک به او اینجاست، یا هدف دیگری دارد؟..
ترفیع در یک شرکت، پدری در حومه شهر را وادار میکند که بین فعالیتهای خلاقانه و مسئولیتهای شغلی یکی را انتخاب کند و او را وارد یک ماجراجویی غیرمنتظره با عواقب شگفتآور برای خانوادهاش کند...