تونی روزن، فروشندهای دورهگرد، به همراه گجت جدیدش، پورکی (که یک خوک رباتیک است)، در روستای کوچک مادونا گرفتار میشود. این روستا به دلیل اختلافات سیاسی عمیق و طولانیمدت، دچار آشفتگی شده است. تونی تمایل دارد هر چه سریعتر این مکان را ترک کند، اما معلم جوان روستا، ماریا گلوری، از او درخواست کمک میکند. اینجاست که شاید پورکی بتواند نقشی در حل مشکلات ایفا کند.
زندگی هری واس سه روز محوری را در بر میگیرد: جوانی بیدغدغه، فارغالتحصیلی از دبیرستان و میانسالی تنها، که لحظات زودگذر زندگی و رویاهای تحققنیافته را بررسی میکند.
یک زن جوان با بیماری "آنیژا" (گونهای از اختلالات حافظهای که ناتوانی ناقص یا کامل در یادآوری تجربههای گذشته است) تبدیل به یک مورد کلیدی در یک پرونده ناپدید شدن می شود...