یک موجود شیطانی در جشن خانهتکانی یک زوج جوان ظاهر میشود و با ایجاد وحشت، مهمانان را به وحشت میاندازد. سپس شروع به تعقیب آنها میکند و آنها را به قتل میرساند. مهمانان که نمیدانند به چه کسی میتوانند اعتماد کنند، برای دفاع از خود تلاش میکنند.
آسیبهای ناشی از تفاوتها و ناامیدیهای دوران کودکی، دو برادر را مجبور میکند در مسیرهای متفاوتی قرار گیرند، اما آنها راه خود را به یکدیگر پیدا میکنند...
کلیو با فرد، خواننده سابق جاز، به خاطر شانس او دوست می شود. آنها پیوند خاصی بر سر موسیقی ایجاد می کنند و کلیو که به تازگی پدرش را از دست داده است، به فرد کمک می کند تا دوباره با دخترش، درست در زمان کریسمس، ارتباط برقرار کند...