دو داستان در دو سال متفاوت روایت میشود. در سال ۱۹۶۶، زندگی آرام یک مرد مجرد به دلیل اشتباهی در یک مسابقه تلویزیونی به هم میریزد. در سال ۱۹۸۱، یک خانواده مجبور میشوند خانه خود را ترک کنند و کریسمس آخری را در محل فعلی خود بگذرانند.
لیا، طراح جلد کتاب، وانمود میکند که نویسندهی واقعی رمان عاشقانهی پرفروشی است که در واقع توسط رماننویس متکبر ادبی به نام مایکل نوشته شده است. او هرگز انتظار پیدا کردن عشق را برای خود ندارد.
کارلی در کریسمس به یک شهر کوچک میرود تا رهبری گروه کر کلیسا را بر عهده بگیرد. او که اولین تعطیلات زمستانی خود را بدون مادرش سپری میکند، با مردی که پس از خدمت در ارتش به شهر بازگشته، آشنا میشود...
یک زن کمالگرا که غرق در کار خود است، در یک شهر کوچک گرفتار میشود و پس از برقگرفتگی توسط چراغهای کریسمس، به طور غیرمنتظرهای در یک فیلم تعطیلاتی کلیشهای بازی میکند.
پادکستری در جستجوی قاتل خواهرش، به تاریکی وب کشیده میشود و در آنجا با سایتی هولناک به نام "MURDERSHOW" روبرو میشود که در آن، مرگ و زندگی افراد در دستان ثروتمندترین bidder ارز دیجیتال قرار دارد. اما این سایت تاریک، رازی هولناک نیز در خود دارد: گردانندگان آن، از طریق تاریکی وب، مراقب تماشاگران خود نیز هستند.
سوزان مک براید و سه دختر خواندهاش، به نظر میرسد که زمان بسیار خوبی برای یک گردهمایی خانوادگی را دارند ، اما خواهران هر کدام با چالشهای منحصربهفردی دست و پنجه نرم میکنند که این موقعیت خاص را تهدید میکند...
داستان سریال Firefly Lane روایتگر ماجراهای تولی و کیت میباشد. آنها روایط صمیمی و نزدیکی با یکدیگر دارند و در روزهای خوب و بد، همواره در کنار همدیگر میایستند. این روند از نوجوانی و سپس میان سالی ادامه دارد و ....