یک قاتل قدیمی بازنشسته غربی ، هتلی را برای ولگردها و ارواح برپا می کند به نام هتل صلح. هنگامی که زنی با گروهی تلاش می کند در آنجا پنهان شود، صاحب هتل باید به روش های قدیمی خود برای محافظت از هتل خود بازگردد...
هو سان اکنون رئیس کازینو است و به نظر می رسد که قدرت بی نهایتی دارد، اما دشمنان مختلفی علیه او انباشته شده اند و روابط شخصی او همچنان مشکلاتی را ایجاد می کند...
این افسانه "ها" است و اینکه چگونه او ملکه عالم اموات شد. ها که به عنوان یک فاحشه کار می کند و توسط مردانی که از آنها مراقبت می کند مورد آزار و اذیت قرار می گیرد، زندگی خود را برای ساختن یک امپراتوری زندگی شبانه می گذارد، اما سرنوشت هنوز یک کارت برای بازی با او دارد...