کریگ، پسر خجالتی تازهوارد شهر، به زودی وارد ماجرایی هیجانانگیز میشود. نقشههای گنج، کشتیهای دزدان دریایی و دشمنی که شهر را تهدید میکند، منتظر او هستند....
سامانتا ویلکینز در کودکی قدرت های ماوراءالطبیعه خود را کشف می کند. او همچنین متوجه می شود که خانواده ای دارد که از وجود آن بی خبر بوده است. این خانواده ریشه های شومی دارند و سامانتا باید با این موضوع کنار بیاید.
توی شهر خیالی هرکلتون (Herkleton) تو ایالت مریلند، دقیقاً نزدیک حومه بالتیمور-واشنگتن، یه پسر به اسم کریگ ویلیامز (Craig Williams) با دو تا از دوستاش، کلسی پوکولی (Kelsey Pokoly) و جان پول مرسر (John Pole "J.P." Mercer)، کلی ماجرا تو یه جایی به اسم روسچلو (Ruscello) دارن. این روسچلو انگار یه بهشت برای بچههاست، پر از طبیعت وحشی که قبیلههای بچهها اونجا خونههای درختی میسازن و با دوچرخه از روی سکوها میپرن و بازی میکنن.