به دنبال موفقیت پروژهٔ «جزیرهٔ اسرارآمیز»، برنامههایی برای توسعهٔ آن مطرح میشود. در همین راستا، اعضای تیم جزیره با همکاران خود از «کوهستان اسرارآمیز» ملاقات میکنند تا یک بازی دوستانهٔ معمای قتل را اجرا کنند. اما این بازی با رخ دادن یک قتل واقعی و آشکار، به شکلی ناگهانی به پایان میرسد.
اردوی تفریحی یک شرکت در جزیرهی اسرارآمیز به محلی برای ملاقات امیلیا با نامزد سابقش تبدیل میشود. این رویارویی باعث زنده شدن احساسات گذشته و ایجاد تنش میشود. با پیدا شدن جسد یکی از مهمانان، ماجرا به یک پرونده جنایی تبدیل شده و پای اتهامات به میان میآید.
در جزیرهای مرموز، مسابقهای برای حل یک قتل ساختگی برگزار میشود، اما با قتل یکی از کارکنان، مسابقه به یک پرونده قتل واقعی تبدیل شده و رازهای پنهان آشکار میشوند.
دکتر امیلیا پریستلی، که نیاز به تعطیلات آرام دارد، به جزیره اسرارآمیز میرود، یک استراحتگاه غوطهور با موضوع قتل و رمز و راز. با شروع بازی، تراژدی رخ می دهد: بنیانگذار منزوی استراحتگاه، به قتل می رسد...
زمانی که یک مشاور املاک به قتل می رسد، گلدی بری با کارآگاه تام شولتز متحد می شود. همانطور که آنها رقابت های شخصی و حرفه ای را کشف می کنند، متوجه می شوند که مقصر نزدیک تر از حد انتظار است...
هنگامی که نامزد فرانچسکا "فرانکی" کوئین، بازپرس خصوصی به قتل می رسد، خواهرش او را استخدام می کند تا قاتل را پیدا کند. فرانکی باید با وین، کارآگاه محلی که به این پرونده منصوب شده، کار کند...