V. Jayaprakash

داستان فیلم از آنجا شروع میشود که "کارتیک" برای بحث و گفتگو در مورد زندگی خود به ملاقاتِ روانپزشک "راجا" می رود ، ظاهرا کارتیک دو داستان عاشقانه دارد  ..

  یک دزد، زمانی که نقش پدربزرگش را در ساختن سدی بزرگ می فهمد و اینکه اجدادش افراد شرافتمندی بوده اند، سر به راه می شود…

چاندرو، مردی بیکار، پس از مخالفت پدر دوست دخترش با رابطه آنها، قول می دهد که شغلی پیدا کند. خوشحالی او از یافتن شغل زمانی پایان می یابد که به دلیل حمل مواد مخدر دستگیر می شود...

دو دوست پس از نوشیدن، به خوردن بریانی علاقه‌مند می‌شوند. آنها به یک رستوران بریانی می‌روند، اما صاحب رستوران آنها را به اشتباه به اتهام آدم‌ربایی متهم می‌کند. دو دوست مجبور می‌شوند که فرار کنند و در تلاش برای اثبات بی‌گناهی خود، درگیر ماجراهای مختلفی می‌شوند.

یک مرد جوان بازیگوش زندگی بسیار شادی دارد، اما وقتی پدرش شاهد جنایتی فجیع است، همه چیز تغییر می کند.

اخرین مرحله درگیری بین یک پلیس مشهور و قاتلی سریال که او را برای دستگیری اش به چالش می کشد. این درگیری با عواقب همراه با درگیری های سنگین، روابط عاشقانه و کمدی سیاه همراه است.

وقتی به چند دختر تعرض میشود انها میروند و در دادگاه شکایت میکنند ولی چون پسرها اقازاده اند پرونده ای علیه شان تشکیل میشود و…

جیوا با معشوق خود ، زندگی شادی را سپری می کند ، تا اینکه با همسایه و زندگی آنها آشنا می شود. این زوج شاهد تصادفات عجیب و غریب می شوند و...

فردی کنجکاو برای سفر به خانه‌ی مادربزرگش در مکانی عجیب می‌رود و پس از مدتی در آنجا متوجه‌ی نیروهای فراطبیعی و قتل‌هایی مرموز می‌شود که…

داستان عشق پسری جوان که برای مطرح کردنش با کسی که عاشقش شده مشکل دارد و برای همین درگیر چالش هایی میشود که زندگی او را بهم میریزد و...