محبوبیت جنیفا با ورود همسایهای جدید و مرموز به نام لابستر و پیشی گرفتن او در امور خیریه، کمرنگ میشود. در همین حین، جنیفا و دوستانش در غنا، به دلیل جا ماندن یک بسته مواد مخدر در خانه اجارهایشان، با یک قاچاقچی خطرناک روبهرو میشوند.
داستان منشی ساده لوحی که پس از یک سری مشکلات شغلی ، پیشنهاد هم اتاقی خود را برای کار به عنوان ساقی مواد مخدر در اواسط دهه 1980 در لاگوس در نظر می گیرد...
یک مدیر متکبر در حالی که برای یک معامله مهم تجاری آماده می شود، پس از اینکه توسط یک نظافتچی دفتر مورد نفرین قرار می گیرد، کنترل صدای خود را از دست می دهد...
ریچارد از سیلویا، دوست خیالیاش جدا میشود و با زنی واقعی به نام گبمی آشنا میشود. سیلویا که از این موضوع خشمگین است، سعی میکند زندگی ریچارد را به هم بزند.