"رانیکلز"که به عنوان منشی در یک بانک کار می کند، انتظار دارد که پیک یک ماشین حساب به او تحویل دهد. اما او از دریافت یک بسته عجیب حیرت زده شده و منجر به یک سری اتفاقات طنز می شود...
آلبرت استپتو و پسرش هارولد دلالان آشغال هستند. هارولد با یک رقصنده آشنا می شود، با او ازدواج می کند و او را به خانه می برد. البته آلبرت از این کار او خشمگین می شود و هر ترفندی را که بلد است امتحان می کند تا عروس جدید را از خانه اش بیرون کند...
دو دوست تصمیم میگیرند که تعطیلات خود را در جنوب فرانسه بگذرانند. آنها با رسیدن به یک ویلای متروک، بهزودی درگیر یک باند سارق جواهر و زنی زیبا میشوند.
در لندن، زمانی که گانگسترهای استرالیایی با مبدل به نام "بابی" از مجرمان بریتانیایی سرقت می کنند، اوباش بریتانیایی وحشت زده به دنبال اتحاد با پلیس متروپولیتن هستند تا رقابت خارجی را از بین ببرند و اوضاع را به حالت "عادی" برگردانند...