کاترین بدترین روز ولنتاین زندگی خود را تحمل می کند. در راه بازگشت به خانه، یک کولی یک طلسم جادویی روی او می اندازد. صبح روز بعد او به زودی متوجه می شود که روز را دوباره تجربه می کند تا اینکه آقای راست را پیدا می کند.
داستان واقعی یک واحد سه نفره گشت در افغانستان را تعریف میکند که در سال ۲۰۰۶ برای نابود کردن یکی از مانع های میان جادهای طالبان بمبی را منفجر کردند که باعث از دست رفتن پای یکی از اعضای واحد شد. بعد از آن، این سربازان بریتانیایی متوجه می شوند که میان یک میدان مین که از زمان حمله روسیه در دهه ۱۹۸۰ باقی مانده است گیر افتاده اند …
شهری کوچک در غرب ویرجینیا میزبان فستیوالی افسانه ای به نام کوه هالووین است، جایی که جمعیت کثیری از مردم با لباسهایی بخصوص برای شبی همراه با موسیقی و فساد جمع شده اند. اما خانواده ای که غریزی آدمخوار هستند و در جنگل زندگی می کنند، در کمین آن ها هستند...