![](/images/coverartist.jpg)
Mohammad Reza Golzar
- نام اصلی : Mohammad Reza Golzar
- پیشه : بازیگر مرد,نویسنده
- تولد : March 21, 1977 در Tehran, Iran
شناخته شده با
-
Boutique (2003)
6.59.2- / 100
-
-
4.21- / 100
دو رفیق خلافکار در جریان یک کلاهبرداری به زندان می افتند و در زندان از طریق پیرمرد در حال مرگی به نقشه یک گنج بزرگ دست پیدا میکنند. این تاج سلطنتی هر تکه جواهراتش در یک خانه است و این دو دوست باید آنها را پیدا کنند…
-
2006 | زمان 0 دقیقه | کمدی47.7- / 100
یک دختر جوان دانشجو به استاد دانشگاهش که او نیز جوان و تحصیل کرده است و هر دو از خانوادههای مرفه هستند دل میبندد و پس از مدتی کوتاه با مشورت خانوادههایشان قرار ازدواج و انجام مراسم عروسی را میگذارند، غافل از این که پدر هر دو خانواده اینک در مرز ورشکستگی قرار دارند و…
-
2003 | زمان 0 دقیقه | درام3.11- / 100
غزل دلاویز و سورنا در یک دانشکده تحصیل می کنند و هر دو شاعرند. غزل ناراحتی چشمی دارد و با شدت یافتن بیماری، از تحصیل در دانشگاه انصراف می دهد و بعد از مدتی بینایی اش را از دست می دهد سورنا که نگران سرنوشت غزل شده به سراغ او می رود تا در درس های دانشگاهی کمکش کند و به تدریج بین آن ها علاقه ای ناگفته به وجود می آید…
-
2003 | زمان 113 دقیقه | درام6.59.2- / 100
“اتی” که خانواده ای فقیر دارد و از خانه گریخته، همراه با دوستانش خانه ای اجاره کرده، که اجاره آن را نپرداخته و صاحبخانه قصد دارد آنها را بیرون کند. جهانگیر که در یک بوتیک کار می کند، به بهانه دادن شلوار مورد علاقه اتی به او، سعی می کند که به او کمک کند. جهان فهمیده که اتی دختری ساده دل است و فرار او به تهران و سرگردانیاش او را دچار آسیب و خطر خواهد ساخت…
-
2000 | زمان 0 دقیقه | درام4.11- / 100
قصه ی علاقهمندی یک جوان به خواهر دوستش است که منجر به قتل یکی از آنها میشود. سام که حیرت زده از کشته شدن دوست خود هست نمیتواند بگوید که عبد خودش را کشته است و او بی تقصیر بوده از طرفی کسی او را باور نمیکند حتی پدر و مادر و وکیل او…
-
2003 | زمان 92 دقیقه | ترسناک3.41- / 100
شراره و سینا پس از ازدواج، برای ماه عسل به ویلایی در شمال می روند. در راه سینا مدام از یکی از آشنایانش به نام فریبا صحبت میکند که ویلا را آماده کرده و در انتظار آنهاست. وقتی به ویلا می رسند، از همان آغاز با اتفاقهای مشکوکی روبرو می شوند، و شراره سوظن شدیدی نسبت به رفتار و کارهای فریبا دارد و…
-
41- / 100
ترگل عاشق عباس است اما به اجبار ناپدری قرار است به عقد دیگری در آید. ترگل از سر سفره عقد می گریزد ولی دستگیر می شود. در کمیته به عقد عباس در می آید اما…
-
-