Jaies Baptiste

کایلا براون جوان پس از کشف چهره‌ی واقعی شوهرش و احساس خطر برای جان خود، تصمیم می‌گیرد برای رهایی از ازدواج کابوس‌وارش، او را به قتل برساند.

یک زوج متاهل تصمیم می گیرند اتاق اضافی خانه خود را به یک زن جوان جذاب اجاره دهند که نقشه های کثیفی در سر می پروراند...

جسیکا کلارک یک کسب و کار را بدون برنامه، بدون پول و بدون صداقت راه اندازی می کند. او متقاعد شده است که خدا به کسب و کار او برکت خواهد داد...

طلاق برای کایل و داون نزدیک آنها است ، اما قبل از ترک ، مشاور ازدواج آنها تکلیف نهایی را به آنها می دهد. آنها باید سه روز را تنها در یک خانه با هم بگذرانند...

پدر تونی، کشیش نیجریایی، همراه خواهرزاده‌اش در جاده‌ای دورافتاده، ماشینشان خراب می‌شود. او به دنبال کمک، به کلبه‌ای می‌رود و با گروهی موتورسوار خشن و خطرناک روبرو می‌شود.

جکی در یک ازدواج ناموفق گرفتار است و از زندگی‌اش راضی نیست. پس از ملاقات با دوست قدیمی‌اش، او آرزو می‌کند به دبیرستان برگردد. به طور معجزه‌آسایی، آرزوی او برآورده می‌شود و او دوباره به دوران دبیرستان بازمی‌گردد تا بتواند آینده‌اش را تغییر دهد.

پس از اینکه رابرت از شرکت پدرش اخراج می شود، احساس می کند شانس او تمام شده است - تا زمانی که مورگان وارد زندگی او می شود.