دو وکیل از شهرهای مختلف برای حل یک پرونده به هم کمک میکنند. در طول تحقیقات ۸ ساعتهی خود در شهر ازمیر، اتفاقات غیرمنتظرهای رخ میدهد که زندگی آنها را تغییر میدهد.
در روزهای پایانی امپراتوری عثمانی، فکریه، بیوه جوانی که به زور با نصیت نفی افندی ازدواج کرده است، درگیر اتفاقات پرتنشی میشود. او تلاش میکند تا راز شایعاتی را که درباره خانهای که در آن زندگی میکند و میگویند در آن جادوگری میشود، فاش کند.
سیفی رئیس باتجربه پلیس و افسر تازه کار نوری پامیر شروع به بررسی پرونده یک کودک کشی در شهر می کنند. این پرونده آنها را به آقای عباس و دخترش دیلارا می رساند که از افراد شناخته شده در محافل آنها هستند.
وقتی اطلس تو سالهای دبیرستانش مورد زورگویی همسن و سالهاش قرار میگیره همراه با مادرش شهرشون رو ترک میکنه. سالها بعد به عنوان معلم ریاضی به مدرسهای که خودش توش درس میخونده برمیگرده…