نوادگان یک سفینه فضایی سقوط کرده در غارها پناه می گیرند تا با شب های سرد و روزهای طوفانی کنار بیایند. در حالی که آنها در یک بازه زمانی هشت روزه زندگی می کنند و می میرند، یک پسر برای یافتن کشتی سقوط کرده به سمت سیاره متروک حرکت می کند...
مورچه های صحرا ناگهان یک هوش جمعی تشکیل می دهند و شروع به جنگ با ساکنان می کنند. دو دانشمند و یک دختر ولگرد که آنها را از دست مورچه ها نجات می دهد تا آنها را باید نابود کنند...
کارهای ساده پسری جوان در ساحل باعث ایجاد تصورهای عجیب برای جهان میشود، دوربین یک بعد عمیقتری به پیزی که پسر دیده اضافه میکند و به ما دید عمیقتری از اتفاقات پیرامون میدهد...