دو دوست قدیمی در حال پیمودن مسافتی ۶۰۰ کیلومتری از ارتفاعات اسکاتلند هستند تا دوباره با یکدیگر، طبیعت و بخشهایی از وجودشان که از دست دادهاند، ارتباط برقرار کنند.
مردی جوان وسط یک متروی شلوغ به هوش می آید، اما او نمی داند چطوری به آنجا آمده و حتی اسم خودش را هم نمی داند. او یک کوله پشتی دارد و به وسیله آن سعی می کند به دنبال هویت خود بگردد و طولی نمی کشد که متوجه می شود زندگی اش در معرض خطری بزرگ است……
یک دانشجوی روانشناسی جوان به دنیای تاریک و ترسناک یک برنامه شیطانی و مرموز کشیده می شود که شروع به ترور او می کند، عکس ها، فیلم ها و پیام های متنی توهین آمیز درباره خودش را پخش می کند و عمیق تر و عمیق تر به زندگی شخصی او نفوذ می کند...
کنو، در حالی که با ارتش زنان خود نبردی قهرمانانه علیه محاصره کنندگان اسپانیایی میکند، با انگیزه نفرت و غم از اعدام دختر کوچکترش، با خطر از دست دادن دختر بزرگترش نیز روبرو میشود...
چهار دوست قدیمی دانشگاهی که در دهه چهل زندگیشان هستند، در زمان سختی و ناامیدی دور هم جمع میشوند. شادیهای قدیمی زنده میشوند، اما واقعیت تلخ مشکلاتشان نمیتواند آنها را راضی کند و در نهایت دوستیشان را به خطر میاندازد.