شرح داستانی زندگی اسکوآنتو؛ از قبل از ورود کشتی «میفلاور» در سال ۱۶۲۰ تا لحظهٔ رسیدن آن. (توضیح: از واژههای "شرح داستانی" و "روایت" به جای "chronicle" استفاده شد و ترتیب زمانی برای وضوح بیشتر اصلاح گردید.)
گروهی از سربازان به طور تصادفی خدمتکار دراکولا و سگ شکاری او زولتان را در حین حفاری آزاد می کنند. آنها به سفری می روند تا آخرین نواده کنت بزرگ را پیدا کنند و دوباره با او ارتباط برقرار کنند...