این نسخه از داستان از دیدگاه B.A.H. هومبوگ پس از اینکه ابنزر اسکروج از کمک به فقرا یا صرف شام کریسمس با برادرزادهاش امتناع میکند، روح شریک تجاری و دوست سابق خود، جیکوب مارلی، از او دیدن میکند. مارلی به او می گوید که راهش را تغییر دهد و اسکروج این را رد می کند و آن را دیوانگی می داند. سپس سه روح از او دیدن میکنند، همه کسانی که همه را بخوانید