هنگامی که یک طراح ویترین فروشگاه بزرگ بوستون به شهر کانکتیکات خانواده اش سفر می کند تا به طراحی رقص شب کریسمس جشنواره دانه های برف سالانه خود کمک کند، جرقه ها به پرواز در می آیند و باید با نوه سرسخت اما فداکار بنیانگذاران جشنواره کار کنند.
چهار زن جوان برای گذراندن تعطیلات به خانهی استاد دانشگاهشان می روند، اما خبر ندارند که این خانه گذشتهی نحسی داشته و هرکس واردش می شود به دام شیاطین درون آن می افتد...
جریان فیلم در سال 2142 اتفاق میفتد زمانی که دنیا را اهن و دود فرا گرفته و مردم به سختی زندگی میکنند.دولت ها برای بازگشت به اوضاع قبلی شهری به نام اکوبان میسازند که در ان خبری از آلودگی نیست ولی فقط درصد کمی از مردم دنیا میتوانند در ان زندگی کنند بنابراین ده درصد از مردم برگزیده دنیا را انتخاب میکنند و به اکوبان انتقال میدهند 90 درصد باقیمانده وقتی از جریان مطلع میشوند به سمت اکوبان حرکت میکنند ولی با دروازه های بسته شهر مواجه میشوند و همانجا در پشت دروازه ها شهر مار را میسازند. داستان فیلم درباره دختری به نام جی است که عاشق مردی به نام شوها است ولی بعد از مدتی متوجه میشود که شوها مخالف نظام اکوبان است و ...
پسرکی جعبهای پر از دانههای لوبیا سبز پیدا میکند. وقتی او این دانهها را میکارد، ساقه لوبیایی به سمت ابرها رشد میکند و به قلعهای میرسد که محل زندگی غولها است.
بر اساس زندگی نِد هانلان، پاروزن تکنفره کانادایی در اواخر قرن نوزدهم و قهرمان جهان، که یکی از اولین پاروزنانی بود که با موفقیت از «صندلی متحرک» استفاده کرد...
یک خبرنگار روزنامه و عکاس جدیدش که اخیراً برای شهردار نیویورک شروع به کار کرده اند، به شواهدی مبنی بر توطئه و فساد سیاسی برخورد می کنند که ممکن است شهردار محبوبشان را درگیر کند...
هارکین بنکس نوجوانیست که به امید اثبات توانایی هایش، عازم مسابقات قهرمانی اسکی در کالیفرنیا می شود. در میانه راه او با یک موسیقیدان به نام سانی آشنا شده و او را همسفر خود می کند. زمانی که به آنجا می رسند هارکین متوجه حضور رقیب اصلی اش در مسابقات می شود و...
دو دانشجوی امریکایی – «دیوید کسلر» (نوتن) و «جک گودمن» (دان) – در سفری تفریحی به لندن، در بیشه زاری خلوت مورد حمله ی گرگی قرار میگیرند. «جک» از پا در میآید و «دیوید» به سختی مجروح و در بیمارستان بستری میشود. «جک» با حالتی تغییر شکل یافته به ملاقات «دیوید» میآید و به او میگوید که پس از چندی به گرگ نما بدل خواهد شد.
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...