داستان در کشوری خیالی و در سال 1948 اتفاق می افتد."مارک میلر" کارمند جوان سفارت آمریکا است که مسئول مراقبت از "الن جاسپر" دختر سناتور "جاپسر" است که بعدها با کلنل "نذرالله" ازدواج کرده و ناپدید می شوند...
یک مُبلغ مذهبی آمریکایی و همسرش به جزیره ای عجیب و غریب واقع در پادشاهی هاوایی سفر می کنند به امید اینکه بتوانند خلق و خوی بومیان آنجا را تغییر دهند. اما تناقض فرهنگی آنها باعث بوجود آمدن یک تراژدی می شود...
پايگاه هوايى امريكا در ژاپن ، سالهاى جنگ كره . با اين كه امريكايى ها از برقرارى رابطه هاى جدى با زنان ژاپنى منع شده اند ، بعضى از افراد با عبور از خط قرمز مقامات را به خشم مى آورند...
“ستوان هاری بروبیکر” (هولدن)، خلبان با تجربهای است که با هم قطارانش در جنگ کره، برای بمباران مواضع دشمن میروند و فرماندهشان، “دریادار جرج تارانت” (مارچ) که آنان را برای مأموریتهای خطرناک میفرستد، هر بار که ناقوس مرگ به صدا در میآید، اندوهگین میشود. “نانسی بروبیکر” (کلی) همسر دوستداشتنی و همیشه منتظر “هاری” است که در توکیو به ملاقاتش میآید. پلهای توکو ـ ری نقاطی کلیدی در کرهشمالی هستند که “هاری” و همقطارانش باید آنها را بمباران و نابود کنند تا تحرک دشمن را مختل سازند. خلبانەا کارشان را خوب انجام میدهند، اما جانشان را بر سر این مأموریت میگذارند. ..