سال 2151، اعضای یک فضاپیما با پنج نفر سرنشین بعد از جنگ های متعدد فضایی ناچار به فرار میشوند اما کپسولی که آن ها را به زمین میرساند فقط برای چهار نفر جا دارد، نفر پنجم مجبور به ماندن در فضاپیما میشود، او مصمم میشود که خودش به بیگانگان حمله کند …
فیلم از اینجا شروع میشه که 4 تا مبلغ دینی همسایه یه پسر همجنسگرای شیطون میشن … خیلی هم شیطون! این پسر از یکی از این پسرای مبلغ دینی خوشش میاد و میخواد باهش رابطه برقرار کنه … کم کم عشق به وجود میاد
شیطان می خواهد با آبستن کردن دختری به نام «کریستین» (تانی) به هنگام شروع هزاره ی سوم، «پایان روزها» را که در مکاشفات یوحنا پیش بینی شده، تحقق بخشد. اما «جریکو کین» (شوارتسنگر)، محافظ یک بانکدار وال استریت (برن)، به مقابله بر می خیزد…