Toni Basil

تعدادی از زنان جوان و میانسال برای تولد دوستشان دور هم جمع می‌شوند و درمورد زندگی و غذاهایی که برای شوهرهایشان میپزند، حرف می‌زنند...

یک خون آشام جوان به دلیل نفرینی که قرن ها پیش بر او تحمیل شده است مشکلاتی برایش پیش می آید ...

گروهی از نوجوانان با رؤیاهای کابوس‌آمیز به زندانی متروک کشیده می‌شوند و در آنجا سعی می‌کنند یک افسر سواره‌نظام آدمخوار را از بدن خارج کنند...

تمثیلی بر اساس زندگی مسیح.پر از ارجاعات درباره نابودی جهان از طریق یبوست شدید و یک محیط جدید مکزیکی...

«رابرت» (نيکلسن)، پيانيستي از خانواده اي اهل موسيقي، به ديدار خواهر پيانيست اش «پارتيتا» (اسميت)، به لس آنجلس مي رود. «پارتيتا» به او مي گويد که پدرشان دو بار سکته کرده و به او اصرار مي کند که به خانه ي پدري شان در پيوگت ساوند برگردد...

هشت نوجوان غذای آزمایشگاهی پسر نابغه (رونی هاوارد) را می خورند و بزرگ و بد می شوند. یک نوجوان دیگر (تامی کرک) سعی می کند آنها را متوقف کند...

«لاکی جکسن» (پزرلی) که عاشق اتوموبیل های مسابقه است، قهرمان ایتالیایی، «کنت المومنچینی» (دانووا) را شکست می دهد و کنت از لاکی می خواهد که برای او رانندگی کند. اما لاکی نمی پذیرد و می خواهد موتور جدیدی به دست بیاورد و در مسابقه ی بزرگ لاس و گاس، ماشین خودش را براند...