در یکی از جزیرههای اقیانوس آرام، یک سازمان قاچاق انسان شکستناپذیر، چینیها را میرباید و فریب میدهد. چن، مردی که معمولاً ساکت و کمحرف است، برای نجات دختر خوانده ربودهشدهاش، حاضر میشود راز گذشتهای را که بیست سال پنهان کرده بود فاش کند و با همکاری کن، پلیس جوان محلی، علیه یک سازمان جنایی عظیم مبارزه کند و در نبردی مرگبار با نیروهای شیطانی درگیر شود.
«کاکویی چان»، مأمور پلیس هنگ کنگی، مأموریت می یابد تا زنی به نام «ناتاشا» را حین سفرش به اوکراین تعقیب کند. «ناتاشا» در حال قاچاق دلار امریکا به شوروی سابق است. این دلارها آن قدر هست که تروریستی به نام «تسویی» بتواند در بازار سیاه از مافیای روس یک کلاهک هسته ای خریداری کند…
اداره و سازمان جراِئم ، درباره گروهی از فروشندگان مواد مخدر تحقیق می کنند که در تایوان هستند . پس از ، از دست دادن زندگی یک پلیس مخفی و پنجاه میلیون دلار پول مواد مخدری که قرض گرفته شده بود ، چاو و لی فروشنده مواد مخدر را در تایوان تعقیب می کنند . چو گرفتار می شود و وانمود می کند که یک فروشنده مواد مخدر در هنگ کنگ است و ...
چن زن، دانشجوی چینی دانشگاه توکیوی ژاپن، به شهر خود شانگهای برمیگردد و میفهمد که استاد رزمیاش کشته شده و ژاپنیها مرتب هم باشگاهی های او را اذیت میکنند...
مینگ شائو شی دختریه که از دهاتشون وارد مدرسه جدیدش میشه و بلافاصله بعد از وارد شدنش با مشهور ترین گروه پسرای مدرسه دعواش میشه، پسرایی که کلی گستاخ و شیطون هستن. شائو شی تبدیل به دشمن درجه 1 پسرا میشه اما نگران هیچی نیست چرا که تو هنرهای رزمی رو دست نداره و همه رو حریفه و کسی نمیتونه شکستش بده …