یک خانواده به یک پرورشگاه متروکه نقل مکان می کنند و به زودی متوجه می شوند که پرورشگاه جذاب آنها دارای تاریخچه ای نگران کننده است و متقاعد می شوند که تنها نیستند...
جان و اَبی زوجی قدیمی هستند که تصمیم میگیرند از هم جدا شوند. اما زمانی که متوجه میشوند دخترشان قرار است ازدواج کند، تصمیم میگیرند به خاطر او از جدایی خود صرفنظر کنند. فرآیند برنامهریزی عروسی دخترشان، آنها را دوباره به هم نزدیک میکند و باعث میشود دوباره به یکدیگر علاقهمند شوند...
چارلی چاک دندانپزشک جوانی است که در بچگی توسط یک دختر یازده ساله نفرین شد تا با هر زنی که دوستی برقرار کند آن زن با مرد دیگری آشنا شده و ازدواج کرده و در زندگی زناشویی خود خوشبخت شود . اکثر دختران شهر که قصد ازدواج دارند از این موضوع اطلاع پیدا کرده و تلاش می کنند به هر نحوی شده با چاک رابطه دوستی برقرار کنند تا در ادامه شوهر ایده آلشان از راه برسند…