در اعماق کوه های راکی، رعد و برق به یک معدن برخورد می کند، آتش سوزی مرگباری را به وجود می آورد و عشق غیرمنتظره ای بین یک جنگل بان و یک زمین شناس را شعله ور می کند. آنها برای فرار از شعله های آتش تلاش می کنند.
یک هنرمند که نقاشی دیواری را روی بال بیمارستان جدید می کشد، به دنبال معمار پروژه می افتد، اما نگران است که اگر او داستان ناگوار پشت لیست سطل مخفی خود را فاش کند، ممکن است با او نباشد...
تاشا میلر، متخصص اطفال، در تلاش برای حفظ سلامت کودکان بخش خود است. اما مجبور میشود شاهزاده الکساندر کاوالیری را که پایش شکسته، به طور مخفیانه در بخشش بستری کند. او از این موضوع که شاهزادهای لوس وقت بهبودی بیمارانش را میگیرد، خشمگین است، اما به زودی...
درجهانی که سربازهای کلونی از سه قبیله نظامی هستند در نبردی دایمی هوایی وزمینی وفن آوری درگیرشده بودند یکی از کلونی ها از نبرد جداشد و خودش را با گروهی از افراد متفاوت یافت .
ریشه اصلی داستان این سریال درباره ی نزاع و جنگ بین خدایان قدیم و خدایان جدید است. خدایانی که قدرتشان نشئت گرفته از اعتقادات مردم میباشد. هر خدایی که تعداد معبودهای بیشتری داشته باشد، قدرتش بیشتر خواهد بود. ماجرای سریال در عصر مدرن روایت میشود. زمانی که پرستش خدایان در حاشیه قرار دارد و عشق به تکنولوژی و مادیات جای آنها را گرفته اند. "شادو/سایه" یک محکوم سابق است که به تازگی از زندان آزاد شده. او با مردی مرموز به نام "ونزدی/چهارشنبه" آشنا میشود، کسی که چیزهای زیادی دربارهی زندگی و گذشته "شادو" میداند. در حقیقت "ونزدی" یک خدای قدیمی قدرتمند می باشد که درصدد است برای انجام ماموریت خود ارتشی بسازد و شکوه گذشتهی خود را دوباره زنده کند...