Luc Senay

«ویرژینی» دختری است که وسواس به دروغ‌گویی برای حال خوب دیگران دارد. اما زندگی‌اش با چالشی جدی روبه‌رو می‌شود؛ تمام دروغ‌هایی که گفته است، یک‌باره واقعی و قابل اثبات می‌شوند. خوشبختانه، فیل (دوست‌پسر او) قبلاً وقوع چنین رویدادی را پیش‌بینی کرده بود.

سیمون یک دروغگوی اجباری است. خانواده و همکارانش مداخله ای را سازماندهی می کنند اما به درگیری تبدیل می شود و سایمون همه چیز را انکار می کند. روز بعد، او در واقعیتی از خواب بیدار می شود که در آن همه دروغ های او اکنون به واقعیت ثابت شده اند.

ساختاری زیبا از خانه و خانواده, نیکول 22 ساله که از پدر و مادر خود دور است یک تابستان جذاب را همراه با دوست خود تجربه می کند و ...

پدر و پسر پلیس به جنگلهای دورافتاده نفوذ میکنند تا فرده ربوده شده را پیدا کنند ، اما تنها مشکل آن ها این است که با یکدیگر کنار نمی آیند...

 ژان مارک لوبلان، یک کارمند دولتی از جان گذشته است که دست از باور کردن واقعیت ها برداشته و میخواهد به سراغ داستان های فانتزی و قهرمانانه برود...

پلیس‌های بداخلاق برای زیرنظرگرفتن مادر یک جنایتکار تحت تعقیب به یک پارکینگ می‌روند...