مری دلتنگ برادرش است و به همین دلیل، با پیشنهاد همخانهاش مایلو برای استفاده از تختهی احضار روح موافقت میکند. این کار باعث آزاد شدن یک موجود پلید میشود.
بعد از سالها بستری بودن در یک مرکز روانی، اتل توسط عمهاش به خانه آورده میشود. با این حال، بسیاری از افراد، از جمله پرستار ارشد مرکز و یک کارآگاه محلی، معتقدند که آزاد کردن او اشتباهی بزرگ بوده است.