"آنتونی" و "پدرو" به طور اتفاقی در یکی از بزرگراههای کالیفرنیا یکدیگر را ملاقات میکنند. همین طور که در حال جستجوی اطراف هستند متوجه میشوند که از کشور خارج شده و وارد مکزیک شدهاند. جایی که دیگر امیدی ندارند، تصمیم میگیرند با یک ون به خانه برگردند، اما آنها خبر ندارند که درون آن ون ...
زمان سوپربول فرا رسیده است و اتفاقات بسیار زیادی در جریان می باشد. یکی از بازیکنان، دیو ولکی، به قدری خود را مشغول بازی کرده است که همسرش را به طور کلی نادیده می گیرد. شرکت مدیریت نسبت به ستاره ی کوارتربک تیم، مک کالی، علاقه ی خاصی پیدا کرده و به فردی وظیفه داده است که او را وارد شرکت کند؛ در غیر این صورت خودش هم اخراج خواهد شد. اما این اتفاقات در مقابل اتفاق مهمی که قرار است به وقوع بپیوندد، مشکلاتی جزئی هستند. یک قاتل زنجیره ای در حال پرسه زدن می باشد. به نظر می رسد که اتحادیه نمی خواهد که تیم کوگر ها برنده شوند. آن ها سعی کردند مربی تیم را مجبور کنند که برخی از بازیکنان را مجروح کرده یا به آن ها دارو بدهد اما او این کار را نپذیرفت و کشته شد. اکنون مدیر تیم باید از قبل از این که آسیب جدی به تیم وارد شود از هویت این قاتل زنجیره ای پرده برداری کند...
درباره هنربیشهای به نام ویلیام مک فلی است که بوسیله شخصی ثروتمند برای بازی کمدی به کار گماشته میشود.فوکس وانمود میکند در بستر مرگ است و سه تن از عشاق قدیمی خود را برای اخرین ملاقات دعوت میکند.پرنسس بی پول …
» اسمايلر گروگان « ( دورانته) با ماشين از بالاى صخرهاى سقوط می كند و سرنشينان چهار اتومبيل شاهد اين تصادفاند. » اسمايلر « پيش از مرگ به آنان می گويد كه 350 هزار دلار از پولهاى مسروقه اش را زير « W بزرگ « پارك ايالتى ساحل سانتا رزيتا پنهان كرده است. حالا چهار اتومبيل به طور جداگانه به طرف سانتا رزيتا به راه می افتند...
"جری وبستر" و "کارول تمپلتون" هر دو در حرفه تبلیغات اما برای آژانسهای متفاوت کار می کنند."کارول" که از استفاده الکل و زنان برای قرارداد بستن "جری" به ستوه آمده تلاش می کند او را از حرفه خود بیرون کند...
باكستر « ( لمون )، كارمند دون پايه ى يك شركت بزرگ بيمه در نيويورك است. او آرام آرام، در مى يابد كه اگر كليد آپارتمانش را در اختيار بعضى از رؤسا، براى رابطه هاى مخفى با محبوبه هاى شان بگذارد در كارش ترقى خواهد كرد. تا اين كه خودش به طعمه ى رئيس بزرگ دل مى بازد.