اواخر قرن پانزدهم. شیطان (برى)، دو تن به نام های «ژیل» (کونى) و «دومینیک» (آرلتى) را به زمین میفرستد تا نامزدى «آن» (دهآ)، دختر یک بارون (لودو)، را با یک بر هم بزنند.
داستان فیلم در روستایی که تنها سه نفر در آن زندگی می کنند اتفاق می افتد.یکی از این سه تن، "گیبرت" آهنگر است که قصد دارد روستا را برای پیوستن به پسر و همسرش در روستایی همجوار ترک کند.در این میان مردی تلاش می کند دختری جوان را حمله چند نفر نجات دهد.او دختر را به یک کافه برده و به او پیشنهاد محافظت می دهد و...
"په په لوماکو" گنگستری اهل پاریس در یک قلعه الجزایری مخفی می شود.او در آنجا امنیت داشته و می تواند از چنگال پلیس در امان بماند.اما پس از دو سال آزادی خود را از دست می دهد.او با "گبی" توریستی پاریسی و زیبا آشنا شده و عاشقش می شود...