آلیس که از همسرش جدا شده، با خراب شدن ماشینش مجبور میشود شب را در عمارتی بگذراند. روز بعد ماشینش درست میشود ولی صاحبان عمارت ناپدید شدهاند. او در این ملک محصور، با کشفهای عجیب، بیشتر نگران میشود.
با تأمین بودجه جِرومه ، برادر همسرش ، مخترع آلبرت رینال موفق به تولید یک موشک فضایی انقلابی می شود. متأسفانه ، در پرواز آزمایشی خود شکست می خورد و جرئوم پشتیبانی مالی خود را پس گرفت...
"جوزف کی" صبح یک روز از خواب بیدار شده و متوجه می شود پلیس در اتاقش حضور دارد.آنها او را دستگیر می کنند اما هیچکس به او نمی گوید جرمش چیست.برای پیدا کردن دلیل این اتهام و اثبات بیگناهی اش او تلاش می کند پشت چهره سیستم قضایی را بیبیند و...
فیلم از سال ۱۸۸۵ پنج سال از زندگی روانشناس اتریشی “فروید” را به تصویر می کشد.در آن زمان بیشتر همکاران او باور داشتند بیماران هیستیریکی برای جلب توجه تظاهر به بیماری می کنند و از درمان آنها خودداری می کردند.اما او از هیپنوتیزم برای یافتن دلیل این بیماری استفاده کرد و…
فیلم داستانِ"دومینیک مارسو" دختر جوانى است که به جرم قتل محبوبش "گیلبرت" محاکمه شده است ، ولی رفته رفته شواهد موجود ، شخصیت و رازه پشت پرده گیلبرت را نمایان میکند و ...
پس از جنگ جهانی اول، شهروندان معمولی یک روستای کوچک یونانی به منظور شورش علیه حاکمان ترک در طول روابط ترکیه و یونان در دهه 1920، بازی "نمایش مصیبت و شهادت" را بازی می کنند...
داستان گروهی از پلیس ها که به بررسی سه پرونده قتل می پردازند، از جمله قتلی که برای زنان جوان رخ داد، دیوانه ای که جسد صاحبخانه خود را زیر زمین پنهان کرده است، و یک فرد دائم الخمر که دوستش را زنده به گور می کند...
جانویر، معلمی ناراحت ، از زندگی بی رنگ و یکنواخت خود خسته شده است. یک روز او جدا می شود و در نهایت تبدیل به یک دلقک سیرک می شود. او در دنیای جدید خود با یک آکروبات زیبا به نام لیلی آشنا می شود و هر روز از زندگی اش به او علاقه مند می شود. مشکل اینجاست که این خانم لطف خود را به دو معشوق مختلف می دهد...
اواخر قرن پانزدهم. شیطان (برى)، دو تن به نام های «ژیل» (کونى) و «دومینیک» (آرلتى) را به زمین میفرستد تا نامزدى «آن» (دهآ)، دختر یک بارون (لودو)، را با یک بر هم بزنند.
داستان با قتل یک تاجر اسب شروع می شود که باعث آزاد شدن یک اسب نر سیاه رنگ می شود که در میان برف ها پرسه می زند و در دهکده مردم را به هنگام تاخت و تاز می ترساند...
کاپیتان یک کشتی یدککش به نام آندره لورن، ده سال قبل با ایوون ازدواج کرد. ایوون مشکل قلبی دارد اما نمیخواهد به همسرش بگوید. او آرزو دارد که شوهرش شغلش را ترک کند تا بتوانند به در آرامش و سکوت به زندگی ادامه بدهند...
دوازده عضواز چهار نسل گوپی ها در دهکده ای در جنوب فرانسه زندگی می کنند.در شب ورود"اوژن"مظنون می شوند و سرانجام پی میبرند که فاتل.پسر عموی "اوژن"است.اما هنوز کشف نکرده اند که گنجینه خانوادگی کجا مخفی شده است...